جهان ِ بی هنر

جستجوی ژرف درتاریخ به مامی گویدکه انسان سه گمشده اساسی وعمده داشته است. اوزمانی خودرادرآرامش می یافته که به نوعی خودرانائل ویادست کم مایل ونزدیک به این سه مطلوب می دیده است وآن عبارت است از: حقیقت( راستی ) ، خیر( نیکی ) وجمال (زیبایی) . انسان برای غنودن درگستره های ِبی پایان آرامش ِدرونی ، خودراملزم به جستجو برای یافتن این سه کلیداصلی خوشبختی وخوشوقتی دانست. اودرمسیرپی جویی حقیقت باعلم ملاقات کرد؛ ودرهنگامه یافتن خیر، به اخلاق دست یافت وآن گاه که درصددنیل به زیبایی بودبارخساره دلارای هنرروبروشد. انسان ، ازسه پنجره به هنرنگریست :
گاه هنررادرمعنای فضیلت به کاربرد؛ که نوعاً درگذشته چنین معنایی ازهنردرسرانسان بود. یعنی همه کسانی که آراسته به صفتی انسانی وبرین بودندوازعیب می گریختنددارای مقام هنربودند. براین اساس همه ذرات عالم ازاین حیث که عیبی برایشان – به واسطه متنعم شدن ازفیوضات فیاض علی الاطلاق – متصورنیست دارای شانی ازشئونات هنرهستند. نظامی گنجوی - که بحق سخنگوی ایران انسانی وخردمندانه است- چرخ هستی راموجودی ذوی الشعوروبهره مندازهنروهنرمندی می داندومی گوید:
گرسفرازخاک نبودی هنر چرخ شب وروزنکردی سفر
این همان معنای شریف لفظ هنراست که حکیمان وخردورزان عرصه های حکمی وعرفانی مادرگذشته مطمح نظرداشته اند. بنابراین مقام هنرچنان نبوده است که هرکسی بتواندبدون ممارست وکوشش درونی به آن برسد. رسیدن به جایگاه والای هنرازآن هرکوته نظرِ پست اندیشه ای نیست ونیازمند پاک شدن اززخارف عالم دون وتهی شدن ازشهوت ( مطلق ِخواستن)وشرارت است. ازاین زاویه باید گفت که جهان امروزفاقد هنر( به معنای فضیلتی آن ) است.
زیرا هرگوشه جهان امروز- بخصوص غرب - رااگربه حقیقت واکاوی کنیم درخواهیم یافت که گویا انسان ها برای پیشی گرفتن دربهره مندی ازتنعمات مادی ورایج دنیا، به آسانی مهیای قربانی کردن همه مکارم انسانی وفضیلت های اخلاقی خویشند. درواقع همه به نوعی به برخورداری هرچه افزونتروطولانی ترمی اندیشند.این ولع لجام گسیخته که رویکردخام اندیشانه به تکنولوژی آن راتشدیدهم کرده است هرگزنمی تواندمجال مغتنمی برای اندیشیدن انسان درحقیقت خویش رافراهم آورد. انسان عصرجدید روزبه روز- ازدیروزوپریروزخود – تهی می شودومعنای برین زندگی راباجستجوی نازل برای به کف آوردن ابزارهای زیستن متعارف خلط کرده است .
پرسش ازهنر به معنای فضیلتی آن پرسشی بی معناست ؛ زیرادرجهان امروزهنری ( فضیلتی ) وجودندارد.آنچه باعنوان هنرمشاهده می شودهمان مهارتهای متنوع وگونه گون برای تولیدفرمهای قشنگ ومفتون کننده است .فرمهایی که به اراده اربابان قدرت وبرای اغفال جامعه جهانی ازحقیقت پیوسته وبی امان به وجودمی آید. جالب آن که برخلاف آن قاعده قدیمی وقطعی هنردرگذشته ، که هنرمندان به دنبال پرده برداشتن ازرخساره حقیقت ورساندن انسانهابه افق های جدیدی ازفهم ِباطن ِتوحیدی وپویای هستی بودند، هنرمندان امروزبه دنبال کتمان حقیقت هستند: رسانه های عصرجدیدازظرفیت های عاطفی وزیباشناسانه هنرسوء استفاده می کنندتاحقیقت رامقلوب ومطابق باخواست گردانندگان خودجلوه دهند. به بیانی دیگر :
درطینت اوبی هنری، شاه هنرهاست
جهان امروزبه بی هنری وبی فضیلتی مبتلاشده است .جهانی که معنویت دینی راوانهاده وبه دنبال بت هایی روان است که فاقد روانند. حکایت ِحال جهان بی فضیلت امروز، حکایت حال آن طلافروشی است که بهای هرچیزمادی رایج دربازاررابه خوبی می دانست اماتنهاوتنها بهای یک چیزرانمی دانست وآن نبودجزبهای خود:
قیمت هرچیزمی دانی که چیست قیمت خودراندانی کاهلی ست

جهان بی هنرو بی فضیلت امروز بهای خودرانمی داند که اگرمی دانست این همه دشواری ومعضل نمی داشت: تنهانیم نگاهی به جهان امروز ماراباحفره های عمیقی که بیماری دنیاطلبی ومعنویت گریزی دراندام سترگ انسانی عالم پدیدآورده است آشنامی سازد:
به نوشته روزنامه " گاردين " درروز چهارشنبه 21/6 86، و براساس پژوهشي كه فدراسيون جهاني اتحاديههاي تحت پوشش سازمان ملل انجام داده و "مروري بر دولت آينده " نام دارد، جهان در حال ثروتمندتر شدن است، اما به موازات آن افزايش بيرحمانه جرائم سازمان يافته، پديده گرم شدن زمين و كمبود آب آشاميدني، خود را به عنوان تهديدهاي آينده كره زمين پديدار ساختهاند.
گزارش فوق ميافزايد: جرائم سازمان يافته بينالمللي سالانه ۲تريليون دلار را در كشورهاي ثروتمند به گردش درمي آورد و اين تهديدي جدي براي مردمسالاري است، چرا كه عامل دامن زدن به نابرابريهاست.
حجم پولي كه سالانه توسط گروههاي تبهكار در سطح جهان به گردش درميآيد، معادل توليد ناخالص داخلي انگليس است ؛ که نيمي از اين مبلغ به عنوان رشوه دريافت ميشود.
درآمد ۲۲۵تن از ثروتمندترين افراد جهان برابر با درآمد ۲/۷تن از فقيرترين افراد كره زمين است. يعني اين ۲۲۵تن درآمدي برابر با ۴۰درصد نوع بشر بر روي كره زمين دارند.
ارتشاء و تباني كه در كشورهاي ثروتمند بيش از ساير نقاط جهان رواج دارد، دمكراسي را در اين كشورها به خطر انداخته است. از اين راه قوانين و مصوبات دولتي به راحتي خريد و فروش ميشود.
اين خطر نوع بشر را تهديد ميكند كه جرائم سازماندهي شده از اين پس به جاي خريد و فروش مواد مخدر به سمت خريد و فروش قوانين و مصوبات دولتي تغيير چرخش دهد .
در كشورهاي در حال توسعه، نيز اقليتي كوچك ارتشاء را به عالم سياست هم كشاندهاند. بخش وسيعي از اين ارتشاء در كشورهاي ثروتمند انجام ميشود. در اين كشورها همه قوانين و مصوبات دولتي به نحوي گسترده با پول خريد و فروش مي شوند. از اين راه افزون بر ۵۲۰ميليارد دلار در اقتصاد سياه جهان به گردش در ميآيد.
بعد از رشوه خواري ، تجارت مواد مخدر با درآمدی حدود ۳۲۰ميليارد دلار، دومين منبع توليد درآمد در حلقه جرائم سازمان يافته در جهان است.
در قياس با دو مقوله فوق، قاچاق انسان صنعتي در مقياسي كوچكتر است.
مجموع درآمد اين قاچاق سالانه در جهان به ۴۴ميليارد دلار بالغ ميشود.
بر اساس آمارهاي سازمان ملل امروزه قريب به ۲۷ميليون انسان در جهان به بردهداري گرفته ميشوند كه آماري به مراتب تكاندهنده تر از اوج تاريخ بردهداري در قاره آفريقاست. امروز اكثر جمعيت بردهها را زنان آسيائي تشكيل ميدهند.
براساس گزارش فوق، شمار قربانيان خشونت عليه زنان، بسيار بيشتر از زنان قرباني در جنگ است. امروز از هر پنج زن در جهان يك نفر قرباني تجاوز ميشود. ازمان ملل در اين گزارش به مسئولان آموزشي كشورهاي جهان توصيه ميكند كه در مدارس دخترانه به دختران شيوههاي دفاع شخصي آموزش بدهند.
بيماري ايدز هم از مهمترين معضلات جهاني است. ارزيابيهاي جهاني نشان ميدهد كه ۱۳تا ۱۵ميليون كودك در جهان به دليل داشتن والدين مبتلا به ايدز يتيم شدهاند. اين كودكان تهديدي ديگر براي آينده جهان هستند، چرا كه در خطر پيوستن به شبكههاي تبهكاري قرار دارند، در حالي كه هيچ اقدامي براي پيشگيري و يا مقابله با اين خطر به عمل نيامده است.